وصیت نامه

بسیجی شهید عیسی گل بابانژاد

نام پدر : حسین

تاریخ تولد : 1343

محل تولد : روستای عزیزک

شغل : کارگر کارخانه ریسندگی تهران

محل شهادت : سردشت بانه

تاریخ شهادت : 1366

نام عملیات : آتش دشمن

شهید عیسی گل بابانژاد حسین در سال 1343 در روستای عزیزک در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود و چند سال بعد همراه پدر و مادرش برای ادامه زندگی به استان تهران عزیمت نمودند دوران مدرسه را در استان تهران گذراند و دوران انقلاب مصادف با نوجوانی ایشان بود که در اکثر تظاهرات بر علیه طاغوت شرکت داشت و در سال 1363 به خدمت مقدّس سربازی در کارخانه ریسندگی ممتاز تهران مشغول خدمت شد و چون همیشه عاشق جبهه و جنگ بود در سال 1365 از طرف جهاد به جبهه اعزام شد و در ستادی در جهاد مستقر در اهواز خدمت نمود و چندی بعد باز طاقت ماندن را نداشت و ندای امام خمینی لبیگ گفت در سال 1366 برای دومین بار از طرف جهاد به جبهه جهاد اعزام و سرانجام در همان سال در شهر بانه بر اثر گلوله توپ به درجه شهادت نائل گردید و جنازه  ایشان در بهشت زهرا تهران مدفون گردید و شهید گل بابانژاد از خود یک فرزند به یادگار گذاشت . شهید محمد عیسی شخصی خوش روی و خوش اخلاق و عاشق انقلاب و حضرت امام بوده و همیشه در پایگاه مقاومت و مسجد محلّ فعّال بود روحش شاد . التماس دعا

اردیبهشت عزیزک یه حال و هوای دیگه ای داره . بهار با همه زیبائیهاش برای ما عزیزکی ها فصل سخت کوشی ، فعالیت، زحمت وتلاش در کشاورزی و تولید برنجه ، این روزها کوچه پس کوچه های عزیزک پر شده از عطر بهار نارنج ، درختان سر سبز تر از همیشه و آسمان آبی تر از دیگرماه های ساله.

درختان آلوچه امسال ، سال پر باری رو به ارمغان آوردن وسر سبزی درگوشه گوشه این دیارچشم نوازی می کنه . شکوفه های درخت پرتقال مانند دانه های سفید برف آروم آروم به پای درختان می ریزه . طبیعت روستا هیجان و شادابی خاصی به انسان می ده  .

صبح زود، قبل از طلوع آفتاب صدای تیلرها کشاورزان شنیده میشه که برای آماده کردن زمین ونشاء به سمت زمینهای کشاورزی می رون. در اواسط روز خیابانها وکوچه ها ی محل خیلی ساکت تر از گذشته شده ، زن ومرد این روستا همه باهم سخت مشغول نشاء برنج هستند وشاید هم برای آدم سخت باشه بخواد بیکار توی محل بچرخه ، به قول عزیزکی ها این روزها از بس کار زیاده ((ازچوب هم آدم می تراشند)) تا ازش کار بکشند یا اگه از کسی بخواهی کاری برات انجام بده بهت مگه (( الان آهو به بره اش شیر نمیده )) حالا تو ازم فلان کار رو می خوای .

فضا فضای شورانگیز وزیبائیه ، زمینهائی که تا چند هفته قبل خالی و خشک رها شده بود الان درعرض چند روز سطح وسیعی از آن زیر کشت رفته واین سرعت واقعا اعجاب آوره ، نشون میده که چقدر عزیزکی ها سخت کوش وزحمت کشند .

این روزها دستمزد کارگر نشاء از 30/000 تومان هم گذشته، همین هم باعث شده اکثر جوانهائی که شغل آزاد دارند کارشونو رها کنندو بیان طرف نشاء ، خلاصه براتون بگم دیگه از تیپ وقیافه ، مدلهای نوبه نو واصلاحهای جور وا جورخبری نیست اکثراً از فرق سر تا نوک پنجه پا با گِل آرایش خاصی شده که بسیاربسیار دیدنیه، دیگه از شب نشینی و مهمونی وسرکوچه دور هم نشستن خبری نیست ، با سرو وضع گِلی که از سر زمین بر می گردن بعد از نماز مغرب وعشاء هنوز شام نخورده می خوابن .

این روزها غروبهای زیبائی هم داره که اگه یه سری به زمینهای کشاورزی اطراف روستا بزنی دم غروب که می شه ، با اینکه کار کشاورزی سخت وطاغت فرساست اما شور ونشاط در بین زن ومرد این منطقه موج می زنه در حال نشاء کردن ، یکی امیری می خونه یکی دیگه هم کتولی می خونه یه نفر مبینی از دور با صدای بلند ((یاعلی )) می کشه و برای بقیه ایجاد روحیه می کنه بعضی ها هم که می زنه به سرشون به قول ما ((کله ونگ )) می دن تا خستگی از تن دیگران در بره.

ادامه متن در ادامه مطلب

بسم الله الرحمن الرحیم

مبارك باد بر ملت عظيم الشأن ايران بويژه زنان بزرگوار «روز مبارك زن»؛ روز شرافت عنصر تابناكى كه زيربناى فضيلتهاى انسانى و ارزشهاى والاى خليفة اللَّه در جهان است. و مباركتر و پربهاتر انتخاب بسيار والاى روز بيستم جمادى الثانى است، روز پر افتخار ولادت زنى كه از معجزات تاريخ و افتخارات عالم وجود است؛ زنى كه در حجره‏اى كوچك و محقّر، انسانهايى تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوى افلاك و از عالم ملك تا آن سوى ملكوت اعلى‏ مى‏درخشد. صلوات و سلام خداوند تعالى بر اين حجره محقر كه جلوه گاه نور عظمت الهى و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است.